اول چند مثال:
۱٫ ده سال پیش معرفی مفسدان بزرگ اقتصادی توقع مردم و برندی برای جمع کردن رأی آنان بود. وقتی به هردلیل نشد، الان دیگر معرفی سوء استفادهچیهای ارز و سکه کسی را راضی نمیکند بلکه چراییها و پرسشها را افزون میکند!
۲٫ استرداد ویلای ۱۰,۰۰۰متری یک عالیرتبه و تخریب ویلای غیرمجاز یک وزیر اگر یک دهه پیش اتفاق میافتاد انقلاب دوم و سوم تلقی و در بدنه جامعه موج میآفرید اما این روزها موجی از خوشحالی و امیدواری نساخت و شاید ابهامها و پرسشها را افزود!
۳٫ تذکر و سؤال از رئیسجمهور بخاطر مشکلات اقتصادی و گره زدن همه چیز به برجام بعد از چند بار بازی سیاسی و خرید و فروش امضاءها در ازاء مسائلی پیش پا افتاده در حوزه انتخابیه، دیگر نوید جدیتی از سوی نمایندگان ملت نیست.
تغییر لحن رئیس جمهور را در یک سخنرانی، به تغییر رویکرد دولت تعبیر کردن توسط چند روزنامهنگار اصولگرا و ژست رعایت مصالح ملی گرفتن، متأسفانه دیگر احتمال زد و بندی پشت پرده را منتفی نمیکند!
اگر اینبار رأی به عدم کفایت سیاسی رئیس دولت خواست عامه باشد، در کشمکشهای جناح بازیهای سیاسی محقق نمیشود اینبار اصلاحطلبان خواهان و اصولگرایان مخالفند! و هردو بیش از حل مشکل سفره مردم، نظرشان معطوف به انتخابات ۱۴۰۰ است. اصلاحطلبان میخواهند با مخالفت با روحانی سبد رأی را نگهدارند و اصولگراها میخواهند با فهماندن خطا به همه رأی دهندگان شانس خود را بیفزایند!
مثل این نمونه ها خبر از یک واقعیت دارد:
سطح و میزان مطالبهی مردم انقلابی از سطح اقدامات جاری بسیار جلوتر است و تغییرات و اقدامات جاری دیوان سالارانه، کندتر از حرکت مردم است. برای مثال ده سال پیش مردم معرفی مفسدان را برای این میخواستند که تا ده سال بعد آن فسادها ریشه کن شود، بعد ده سال دیگر توقع ندارند تازه در بخشی محدود معرفی شوند!
مردم انقلابیاند
آنچه مردم خواستهاند آرمانهای انقلابشان بوده است نه براندازی و نه به فرمان بیگانه رفتن.
مبارزه با تبعیض و بیعدالتی، فساد اقتصادی، تأمین ضروریات زندگی برای همه نقاط کشور و مانند اینها همه، شعارهای انقلاب و متن قانون اساسی ماست.
به حسب نظر سنجی مرکز مطالعات بین المللی و امنیتی دانشگاه مریلند بعد از اعتراضات دیماه ۹۶ اکثریت پاسخ دهندگان برای تغییرات بنیادین در نظام سیاسی ایران، یا شدیدا مخالف(۵۳/۵%!)(MISSING) یا تاحدی مخالف(۲۳/۲%!)(MISSING) [سرجمع۷۶/۷%!م(MISSING)خالف] هستند. اما در همین نظر سنجی اکثریت وضع اقتصادی را بد و حتی در حال بدترشدن میدانند (برای آمار تفصیلی ر.ک:https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/11/14/1645853)
جالب اینکه بیشترین اثر منفی را نه به تحریمها بلکه به سوء مدیریت و فساد در داخل [حدود۶۴%!](MISSING) نسبت میدهند. (نظرسنجی دیگری از سوی اپوزیسیون هم همین را تأیید میکند)
پس مردم انقلابیاند اما گلهمند!
راه حل
تاکنون عمدهترین راه حل فرصت خواستن از مردم با وعده تغییرات و هزینه کردن از نجابت آنها با به رخ کشیدن دشمنهای مترصد فرصت بوده است. و الحق مردم هم تاکنون نجابت بالایی به خرج دادهاند.
اما انصافا حل کردن مشکل آب شرب یک شهر مقاوم باید پس از گذشت ۶دولت با وعده همه رئیسجمهورها هنوز مساله آفرین باشد؟!
مصوبه قطعی و نهایی شده سفر استانی شخص اول مملکت در سال۷۵ برای محرومان در یک استان جنگ دیده باید با گذر این همه سال هنوز اجرائی نشده باشد؟!
راه حل دیگر متناسبسازی اقدامات جاری و تغییرات با سطح توقعات و مطالبات انقلابی مردم است.
اگر متصدیان نظام در رویکردی “انقلابی” و “جهادی” [برهر دو قید تأکید دارم انقلابی مقابل ملاحظه کاری و جهادی مقابل کندی و لشی] این متناسبسازی را انجام ندهند، اقلا این اتفاق ناگوار در کوتاه مدت پیش روست که براندازان و منافقان، مطالبه مردم را به انحراف و فتنههای خیابانی بکشانند.
امنیتیها و اطلاعاتیها بهتر از ما میدانند که در یک شهر بزرگ چند میلیونی، چندهزار (وشاید چند ده هزار)مخالف و معارض و زخم خورده از نظام و انقلاب در طی ۴دهه وجود دارد که درصدی از آنها هرمطالبهای را میتوانند به هدفی دیگر منحرف و به خشونت بکشند.
مریم رجوی در نشست اخیر سالانه مجاهدین صراحتا از پیوند میان خشم محرومان و ستمزدگان با مقاومت سازمان یافته برای ساخت کانون شورش سخن گفت.
البته همین هم هوشیاری مردم فهیم و نجیب را بیشتر میکند.
محسن قنبریان
۹۷/۴/۱۰