بایگانی برچسب: s

حجت الاسلام قنبریان: فشارها بعد از شهادت سید حسن بر لبنان شدید شد

نماهنگ و تماشایی‌ها، ،

استاد حوزه و دانشگاه در هیئت عزاداری دانشجویی به مناسبت شهادت دانشجوی نخبه یمنی دانشگاه صنعتی امیرکبیر، شهید جلال السهیلی:

شرط گذاشتند که حزب الله اسلحه را زمین بگذارند و دولت هم همراه نیست
در عراق فشار آورده اند که سلاح از حشد گرفته شود و فقط در دست دولت باشد. اینها یعنی جنگ وجودی
دشمن دنبال این است که مقاومت را از بین ببرد

حجت الاسلام قنبریان: مذاکره بدون مقاومت کافی می‌تواند به تضعیف جبهه داخلی منجر شود

استاد حوزه و دانشگاه در هیئت عزاداری دانشجویی به مناسبت شهادت دانشجوی نخبه یمنی دانشگاه صنعتی امیرکبیر، شهید جلال السهیلی:

آماده‌باش دائمی تنها به معنای داشتن سلاح نیست، بلکه شامل بیداری و مراقبت همیشگی از وضعیت کشور در شرایط بحرانی است.

جنگ کنونی ایران با غرب بیشتر یک جنگ اقتصادی است. با وجود برنامه‌ها برای تقویت اقتصاد مقاومتی، هنوز بسیاری از اقدامات لازم در این زمینه به طور کامل اجرا نشده‌اند، که نتیجه آن مشکلات کنونی اقتصادی است.

مذاکره بدون مقاومت کافی می‌تواند به تضعیف جبهه داخلی منجر شود. برای مقابله با فشارها، باید در عرصه‌های اقتصادی و دیپلماتیک اقدامات جدی صورت گیرد.

یادداشت‌ها و مصاحبه‌ها، ، ،

شب سالگرد حاج قاسم مهمان دانشگاه امیر کبیر بودم. شعر سحرگونه سید حمید رضا برقعی را دانشجوی جوان مداحی(امین پویان راد) بسیار دلنشین خواند؛ شب جمعه با شما اشتراک می گذاریم.

التماس دعا

نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر
فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد که بندۀ‌ تو نخواهد گذاشت هرجا سر
قسم به معنی «لا یمکن الفرار از عشق» که پر شده است جهان از حسین سرتاسر
نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن به آسمان بنگر! ما رایت الا سر
سری که گفت من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر
هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر
همان سری که یَُحّب الجمال محوش بود جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر
سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که یک به یک همه بودند سروران را سر
زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر
سپس به معرکه عابس «اجننی» گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر
بنازم ام وهب را به پارۀ تن گفت: برو به معرکه با سر ولی میا با سر
خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید گذاشت لحظۀ آخر به پای مولا سر…