- نجاشی و امرء القیس؛ و باز علی(ع)
برخورد امیرالمومنین با شخص نجاشیِ شاعر و با شعر امرء القیس می فهماند سیره معصوم چند لایه و غیر بسیط و حکمرانی فرهنگی هم باید چنین باشد:
نجاشی، شاعر متعهد به نظام سیاسی اش -عملا رسانه او علیه اموی- را بخاطر شراب خواری در رمضان حد زد و سفارش بزرگان قبیله اش را نپذیرفت حتی به قیمت پناهنده شدنشان به دشمن!
یعنی هنر مقدس، در حکومت علوی برای هنرمند مصونیت نمی آورد!
امرء القیسِ عیّاش با اشعار زن و شراب را به جهت فرم و قوت قصیده، اشعر الشعراء خواند؛ او را برای رهایی اش از رهبت و رغبت بهتر خواند، اما کماکان اشعار مبتذلش را بخاطر بدی مضمون در نظام اسلامی اش رواج نداد!
یعنی سطحی از هنر، از هنرمند قابل تفکیک و مصون از فسق فعلی و فاعلی اوست!
مثلا “فرم غزل” اگر برای “مضمون عشق”، مشروع و مجاز شد، یک غزل مستهجن، صناعت غزل را نجس نمی کند؛ بلکه استادی آن شاعر در غزل را هم باطل نمی کند! - اشتراک در احکام و ارزش!
مومن و کافر در تکالیف مشترکند. یعنی امرء القیس(مثلا) اگر در زمان اسلام بود، نماز بر او واجب و خمر و فحشاء بر او حرام بود!
لکن نمازش بدون ایمان(اگر هم میخواند)، قبول نبود و ترک شرابش هم با وجود کفرش، کمکی به او نبود!
اسلام اول “نظام جاهلی”(کفر) را از مثل او می گرفت و به “نظام ایمان و عمل صالح”(اسلام) دعوتش میکرد بعد به نماز و ترک شراب!
جنگ و ستیزش با کفار بخاطر کفرشان نیست چه رسد به اینکه بخاطر فسقشان باشد؛ بخاطر ارزشهای انسانی است!
می فرماید: “فَقاتِلوا ائِمهَ الکفرِ اِنَّهم لا اَیْمانَ لَهُم”(۱۲/ توبه): سرمداران کفر(نه عامه شان) را بکشید چون عهد و پیمان -اَیمان- ندارند (نه چون اِیمان و دین ندارند)!
کَن و اُسکار، هالیوود و مدیای جهانی، وقتی چالش مسلمانی ما میشوند که “انهم لا اَیمان لهم” می شوند!
خلاف عهد فطری و تعهدات بین المللی، توهین به مقدسات را بجای نقد مذهب، ضریب می دهند. تجاوز به فرهنگها را جای تصویر ارزشهای خود می نشانند(فرق هالیوود و بالیوود). هنرمندانی از کشورهای قربانی را به رغبت نخل طلا و از ترس هوشدن در مدیای جهانی از آزادی در آورده، سفارشی ساز می کنند!
مرتبط با یادداشت: زر امیرابراهیمی و امرء القیس؛ معلقه بر کعبه یا بیت عنکبوت؟!
محسن قنبریان