توجه کنید!
این مباحث در مقام تضعیف تشیع عقیدتی و مناسکی نبوده که نمایندگان بزرگش مثل حبیب بن مظاهر و بریر و مسلم بن عوسجه هم در جبهه سیاسی حسین(ع) بودند هم نمونه شیعه عقیدتی و مناسکی کامل؛ بلکه در تبیین این بود که جبهه علوی و حسینی علیه حزب اموی -که ابقائش را حضرت امیر(ع) کافر شدن به آورده پیامبر(ص) می خواند(خ۵۴)- فقط از شیعیان خالص و هویتی تشکیل نمی شود.
جبهه حسین(ع) از سنّی های آن روز هم جذب می کند و شرط تشیع ندارد. گاهی آنها از شیعیان رسمی سبقت هم می گیرند و مشمول “الارواح التی حلّت بفنائک” می شوند!
غیر از جناب حر از زهیر و هفهاف و برادرش و… هم در این مقیاس یاد شد…
البته این شهیدان در مراحل نهایی از شیعیان هویتی امام هم می شوند.
کلماتی در رجز آخر زهیر، یا کلمه “اولیائک” در توبه آخر حر، شاهد بر این حقیقت است…
برای قضاوت بهتر سلسله بحث را اینجا بشنوید!
حجت الاسلام قنبریان