دریافت صوت جلسه ششم«۱۰۰۰ثانیه منبر مجازی برای رجب» | «دریافت از پیوند کمکی»
جرعهای از رشحات المعارف
جلسه ششم: معرفت نافعِ ظهور اعمال
اعمال در نسبت با معبود، به بحث حضور و محضر خداوند انجامید.
اعمال در نسبت با خود عمل به معرفت کلیدی ظهور اعمال میکشد.
خداوند “آتشنشان” است نه “آتشفشان”!
فهم عوامانه این است که گناهان ما، خدا را غضبناک میکند؛ او هم آتش میافروزد و گناهکاران را در آن میاندازد! بعد شبهه میشود: چرا نمیبخشد؟ چه لذتی از سوزاندن ما میبرد؟!
اما درک عارفان میگوید: آتش، خود گناه توست؛ تازه خداوند به بهانههای بسیار ، آتشهای ترا خاموش کرده است. بیماری، بلاء، کار خوب، زمانها و مکانهای خوب بهانه آتشنشانی خداوند است. اما آتشفشانیِ نفس اماره ما دوباره آتش میافروزد!
آیت الله شاه آبادی میفرماید:” خیال نکنی که در آنجا به چوبت میبندند؛ چنین نیست. همین شراب و مال مردم است. الیوم تُج٘زی کُلُّ نَف٘س بما کَسَبَت٘ لا ظُل٘م َ ال٘یَومَ ٳنَّ الله سریعُ الحساب[۱] امروز هرکس با کاری که انجام داده است، پاداش داده میشود. امروز هیچ ظلمی نیست. خداوند سریع الحساب است[۲]“
کشف بزرگ محمدی(ص):
ظهور اعمال، کشف بزرگ دین خاتم است:”ٳنما تُج٘زو٘نَ ما کُنتُم تعملون[۳] جز این نیست که فقط شما با آنچه انجام دادهاید، مجازات میشوید”.
شاه آبادی(ره):” این کشف بزرگ خاتم الانبیاء است…[۴]“
یک مثال: فحش چگونه عقرب میشود؟
- انسان پنج حس ظاهری دارد و پنج حس باطنی. اولین حس باطن،”حس مشترک” است که همان لوح نف٘س است. محل اتصال حواس ظاهری با حواس باطنی است. شنیدنیها، دیدنیها و… آنجا میریزد.
- اگر آنچه به حس مشترک رسیده ، یک “معنای جزئی” مثل کینه کسی، دوستی کسی باشد؛ حس باطنیِ “وهم” آنرا درک میکند.
- اگر دارای یک صورت است(مثل تصویر کسی یا چیزی)، حس مشترک آنرا درک میکند.
- حفظ کنندهی معانی جزئی، نامش “حافظه” است .
- نگهبان صورتهای جزئی هم نامش “خیال” است.
- قوهای هم که در اینها تصرف کرده و دستکاری میکند(مثل تصویر اسب را شاخدار و بالدار میکند)، “قوه متصرفه” است.
️ حالا فرآیند تولد عقربِ فحش در بیان آیت الله شاه آبادی:
- فحش دهنده، اراده کرده؛ حروف و کلمات را ترکیب و کلمه زشتی میسازد (بسته شدن نطفه فحش)
- از دهان بیرون میاندازد. در امواج هوا حرکت میکند تا به گوش طرف میرسد و آنرا تحویل میگیرد.
- حس مشترک طرف، آنرا به خیال منتقل میکند. (رسیدن به خزانه و رحم)
- در محفظه خیال طرف، پرورش مییابد.
- حالا قوه وهم، آنرا درک میکند و آن معنا، گرفته جان میگیرد. مثل یک بچه عقرب میشود و طرف را میگزد!
- سوزش دل او نشانه تولد این عقرب است. هرچه یادش آمد، آن عقرب بزرگتر میشود و بیشتر زهر میریزد.
“سرمایه و خمیر مایه و نطفه عقرب ملکوتی فحش دهنده همین است[۵]“.
٭ تفصیل مطلب را در فایل صوتی بشنوید
[۱] سوره غافر آیه ۱۷
[۲] ص۳۹و۴۰
[۳] تحریم/۷
[۴] ص۳۹
[۵] ص۳٨