چکیده سخنرانی حجت الاسلام قنبریان/ شب شهادت/ هیات اصحاب الحسین(ع) دانشگاه تهران/ ۲۸خرداد۱۴۰۲
گاهی میگویی فلانی در دنیای دیگری است! یا مثلا دنیای دهه هشتادی ها…!
این دنیای دیگر، کجاست؟! دنیای فیزیکال ما و آنها که مشترک است!
آن دنیای دیگر، “جهان اجتماعی” متفاوت آنهاست. مجموعه افکار و امیال مشترک که بالتبع کنش مشترکی می آورد.
کسی جسمش پیش ماست اما ذهنیت و امیالش پاریسی یا کابلی است!
از همین جا یک “حضور و غیاب برتر” لازم میشود که امام جواد(ع) شناساند!
توطئه مامونی!
سیاست هارونی نشان داد ائمه اطهار(ع) وقتی از جهان فیزیکال هم حذف شوند از جهان اجتماعی حذف نمی شوند! بیش از یک دهه تبعید و زندان امام کاظم(ع) در سیاهچالها و مطوره ها، پیروی از او را در اقصی نقاط جهان اسلام بیشتر کرد!
مامون -که حدیث لوح او را “عفریت مستکبر” می خواند- بدین فکر افتاد که جای حذف فیزیکی، آنها را از دنیای اذهان و امیال پاک کند!
بجای حذف “امام”، “امامت” را منحل کند. امامت، جوهره ای اصلی داشت: علم و عصمت!
بنظرش با کاخ نشین کردن و شریک سلطنت جور شدن، عصمت امام، منحل و با حمله علوم عالَم بر او، علم امام منحل میشود!
ولایتعهدیِ تحمیلی امام رضا(ع) بدین خاطر بود. بیت الحکمه ها و آوردن عالمان همه ادیان و علوم و مناظرات مرو(کلامی) و نیشابور(پزشکی) بدین خاطر بود.
لکن نتیجه بعکس شد! امام رضا(ع)، عالم آل محمد لقب گرفت سرآمدی اش در همه علوم عالمگیر شد و با شرط عدم مداخله در مسائل حکمرانی، با سلطنت قاطی نشد و تداعی کرد اینبار در کاخ اسیر است!
طرح شکست خورده مامون، با امام کم سن و سال بعد، امید احیاء داشت!
چند چیز او را امیدوار می کرد:
– سن کم امام جواد(ع) (اولین امامی که کودک بود)! بخصوص که خود شیعیان و عالمانشان هم در مقام “امتحان و اختبار” او بودند. حتی در اقتدا کردن به او در جماعت، برخی شبهه داشتند (که به بلوغ نرسیده)!
برخی (علی بن حسان واسطی) برایش اسباب بازی برده بودند! و…
– ماجرای “افک” عجیبی که “طیب مولد” امام را نشانه گرفته بود و او را پسر امام رضا(ع) نمی دانستند! آنقدر که امامزادگان هم باور یا به شک افتادند و امام رضا(ع) را وادار کردند قیافه شناس بیاورد!
قرآن برای “خَلق افک” (ساخت تهمت و افترا) یک اتاق فکر و عملیات می شمارد (الذی تولّی کِبرَه) که علی القاعده دستگاه طاغوت و ائمه جور است!
اینها ابزار مناسبی برای مامون و عباسیان بود که امامت را از اذهان و امیال هم پاک کنند.
با عین حال مامون احتیاط کرد و دیگر مناظرات بین المللی و بین الادیانی و عمومی برای امام جواد(ع) نگذاشت. اما بعدا قاضی القضات معتصم افشا کرد دنبال پرونده سازی بودند که امام را آلوده دامن و دهن در جامعه جار بزنند!
مراسم عروسی امام با دختر مامون در تالار شاهانه و صد کنیز زیبا و مطرب در مراسم قسمی از این برنامه بود!
راه حل امام در چنین تنگنایی -که تصویر اجتماعی ایشان را هم مامون مدیریت می کند- چیست؟ او حتی ظرفیت حضورهای مناظرات مرو و نیشابور را هم ندارد! اخبار اورا (در این موقعیت) کاخ منعکس می کند و در احاطه رسانه های عباسی است!
ابتکار مجاوره-محاوره های امام جواد(ع)
حتی موقعی که امام مدینه بود، موالیان (دفتر و بیت ایشان) او را از درب کوچک رفت و آمد می دادند تا ارتباط عمومی اش کم شود و فقط به ملاقاتهای تعیین شده برسد!
امام رضا(ع) از خراسان به فرزندش در اینباره نامه نوشت و از این کار موالیان گله کرد و فرمود:
“به حقی که گردنت دارم از تو می خواهم رفت و آمدت را فقط از درب بزرگ قرار دهی و با خودت درهم و دینار داشته باشی تا هیچ مسئلت کننده ای نباشد الا اینکه از تو عطاء بگیرد…”(الکافی ج۴ص۴۳)
همین نامه الهام بخش برای امام شد هم “جواد” (زیاد عطا کننده) اش کرد و هم در آن توطئه مامونی به ابتکار مجاوره-محاوره رساند!
مجاوره یعنی همسایگی، بستر سازی برای مراودات کوچک؛ بدون این ظرفها و بستره ها نمی توان به گفتگو و محاوره رسید. این تنها چاره در مدیریت شدن رسانه ای توسط دستگاه عباسی بود!
از این منظر یکبار مناقب جواد الائمه را بخوانید ببینید چه پر تعداد این ابتکار وجود دارد. برای نمونه:
– ملاقات با مامون در کوچه و کنار بچه ها (بجای آن مناظرات بزرگ پدر) و احتجاج عالی با خود مامون…
– مناظره درون خاندان عباسی سر سفره عقد با ام الفضل با قاضی یحیی بن اکثم و به رخ کشیدن علم لدنی و عجیب خود…
– ماجرای زندانی ای که به اتهام ادعای نبوت دستگیر بود ولی در واقع امام جواد(ع) او را طی الارض داده و تمام عتبات را زیارت کرده بود! حالا در این بمب خبری ادعای نبوت دوباره او را از زندان در بسته نجات داد تا مقام امامت را ثابت کند!
– و…
مطلب مرتبط: ۲۵سال افک؛ ۲۵سال تقی!