چرا رهبری ازمراسم شکرگزاری سلامتی ایشان بمناسبت ۶تیر منع کردند؟!
بهتر است این پرسش را از آن طرف بخوانیم:
- چرا برخی از ما دوست داریم از هرچیزی مناسکی بسازیم؟مراسم شکرگزاری! جشن تولد رهبر! سالروز آغاز ولایت!و..
- “مواقف رهبری” و ایست و حرکت ایشان در جریانات اجتماعی را رها میکنیم اما “توقفگاه” ایشان را در کوهنوردی و دیدار مردمی، جایگاه و “قدمگاه” میکنیم!
- از قرآنی که قاریهایش را لعن میکند(حدیث)نپرس، از قاریهایی که ملعون قرآن میشوند بپرس چطور خواندهاند که قرآن لعنشان کرده است؟! لابد فقط “اقامه حروف” شده ولی”حدودش ضایع شده” است(بحار/ج۸۵ص۴۳)
- از مسجدی که قیامت از هم جوارش شکایت میکند(حدیث)نپرس، از همسایه بپرس چرا مشارکت در علم و کتل چند صد میلیونی، و منبر بلند مرصع و آیینه و کاشیکاری گران، عمارت مسجد برایشان ثبت نکرده ونذریهای خورده شده شفاعتشان نکرده است و باز متهماند؟! لابد چون در آن عبادت نکرده و رنگ خدا نگرفتهاند!
- از عالم و حکیمی که قیامت از قومش شکایت دارد نپرس، از قوم بپرس با حکیم خود چه کردهاند؟! چرا تفاخر به او-نوعا پس از مرگ-نامیدن محله و خیابان بنام او و ساخت بارگاه برای او جای آموختن حکمت او و به کار بستن آن را نگرفته و با این همه خرج هنوز او شاکی است؟!
قریب ۲۰دوره کتاب ارزشمند “طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن” مقام معظم رهبری و برخی مبانی دیگر فکری ایشان را در محیطهای دانشگاهی و مذهبی برای حزب اللهیهای شهرهای متعدد تدریس کردهام اما در بین این جمعیت آماری بالا-تقریبا از اغلب نقاط کشور-یک غربت خیلی اذیت کننده است: قریب به اتفاق دوستداران مقام معظم رهبری از آراء نظری و فکری ایشان خبر ندارند!
ایشان را مرجع فقهی بسیاری از مردم و فصل الخطاب سیاسی عمده نیروهای انقلاب دیدم اما مرجع فکری همه نبود! یا بعضا فکری نبود تا مرجعش ایشان باشد! شعارهای سیاسی و خط و نشانهای داخلی و خارجی از بر بود اما مبانی فکری تحلیلها و مواضع ایشان که توسط خودشان بیان هم شده است، کمتر چیزی در حافظهها بود!
آزادیخواهان متدین، مبانی استکبارستیزی و ولایتپذیری ایشان را نمیدانند!
ولایتمداران و فدائیان ایشان نظرات روشنفکرانه ایشان درباره مشروعیت الهی-مردمی نظام، مشروعیتسازی نظر و حتی عواطف مردم برای حاکم، آزادی مخالف، وجوب نقد و…را نمیدانند!
و هر دو نظرات ایشان درباره نسبت توحید و نبوت با نظام قسط و نفی هر قانون ظالمانه و نظام طبقاتی را خبر ندارند!
دیدم مشاهدات من کوچک را دبیر کل حزب الله لبنان -که خود همه آثار ایشان را خوانده- هم در “همایش تجدید و اجتهاد فکری در نظر امام خامنهای” که سال ۹۰در بیروت برگزار شد، هم زبان میزند آنجا که از ندانستن مبانی فکری ایشان در امت و با پوزش حتی در بین برادران ایرانی شِکوه میکرد!
از همین جاست که میبینیم:
هنوز بسیاری از نیروهای حزباللهی و جان برکف “حکومت اسلامی” و نصب همه مسئولان توسط رهبری را بهتر از “جمهوری اسلامی” و انتخاب مردمی(مردمسالاری دینی)میدانند! و کوتهبینی خود را هم مساوی با نظر رهبرشان میدانند!
هنوز بسیاری از گویندگان ولایی و خطبای جمعه فاصله معنادار و بزرگی با دیدگاههای نظری ایشان دارند و با دید بسته خود به تحلیل و موضع درباره مسائل جاری میروند و از قضا بسیاری از مواردی که صرفا به شرح فرمایشات ایشان بسنده نکرده و خود را جرأت داده حرکتی را تأیید یا تقبیح کردهاند چند صباحی بعد نقضش از رهبری صادر شده است (از تئوریزه شعار علیه سیدحسن خمینی در حرم امام تا..)!
هنوز در بسیاری از محافل حزب اللهی و فدائی فقط استقلال و بیشتر امنیت، آرمان است نه آزادی و حتی عدالت!
و دهها موارد دیگر…
جای این “نادانیها” را با جلف بازی کیک تولد(تشبه به سران برخی جناحها) یا با مقدسبازی مثل بوسهگاه و قدمگاه و اخیرا مناسک شکرگزاری و… پر میکنیم تا نزد وجدان خود اهل ولایت بمانیم!
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی -که سه دهه است صرفا چند کلیشه را تکرار میکند-جای تبلیغ درست مبانی فکری انقلاب به نسل سوم و چهارم دنبال این مناسک سازیهای بیخود و بیمحتوا میافتد.اگر خود رهبری با این ابتکار جدید مخالفت نمیکرد کسی جرأت نمیکرد ابراز مخالفت کند چرا که زود توسط برخی از این ظاهر بینان متهم به ضدیت با ولایت فقیه میشد!
اما در لبنان، آن همایش موجب نشستی مطالعاتی درباره اندیشه مقام معظم رهبری در الازهر مصر، برگزاری دورههای آموزشی و مطالعاتی اندیشههای ایشان در مراکز علمی و حوزوی لبنان، برگزاری اردوهای سیار در مناطق روستایی لبنان برای معرفی اندیشه ایشان به جوانان(به پیشنهاد جوانان همایش) و… گردید.
واقعا کجا میرویم؟!
محسن قنبریان
۹۷/۴/۷