سخنرانی «عاشورا، نهضتِ مقدّس» که توسط حجت الاسلام قنبریان در ظهرهای دهه اوّل محرّم ۱۳۹۸ ایراد شده است؛ خدمتتان تقدیم می شود.
این سلسله سخنرانی با رویکرد سیاسی-اجتماعی و ادبیاتی انقلابی ایراد شده است.
سرمایه شیعه یک “نهضت مقدس”(عاشورا) و یک “دولت مقدس”(حکومت امیرالمومنین) بیان شده و به ویژگی‌های نهضت مقدس پرداخته شده است. همه نهضت‌ها و انقلاب‌های اصیل با تأسی از این نهضت مقدس و ارکان آن خواسته شده است و گریزهای اجتماعی-سیاسی‌ای به زمانه معاصر و حرکت اصیل انقلاب اسلامی ایران زده شده است.
گوش دادن کامل مباحث را به دوستان انقلابی و مومن به نهضت اسلامی توصیه می‌کنیم
-
دریافت جلسه نخست سخنرانی «عاشورا، نهضتِ مقدّس» / “دریافت از نشانی کمکی“
-
دریافت جلسه دوّم سخنرانی «عاشورا، نهضتِ مقدّس» / “دریافت از نشانی کمکی“
-
دریافت جلسه سوّم سخنرانی «عاشورا، نهضتِ مقدّس» / “دریافت از نشانی کمکی“
-
دریافت جلسه چهارم سخنرانی «عاشورا، نهضتِ مقدّس» / “دریافت از نشانی کمکی“
-
دریافت جلسه پنجم سخنرانی «عاشورا، نهضتِ مقدّس» / “دریافت از نشانی کمکی“
-
دریافت جلسه ششم سخنرانی «عاشورا، نهضتِ مقدّس» / “دریافت از نشانی کمکی“
-
دریافت جلسه هفتم سخنرانی «عاشورا، نهضتِ مقدّس» / “دریافت از نشانی کمکی“
- چکیده جلسه نخست:
مقدس یعنی مبرا از “نقص”و هم از “عیب”.بعلاوه” داشتن همه کمالات”.
اینجور”مَثَل اعلاء” میشود برای همه تابعان.(فلکم بی اسوه)
دو کارکرد مثَل اعلاء و نهضتِ معیار:
- شاغول وخط کش شدن برای نهضت های بعد تا آنها را رزش گذاری و نمره دهد.
- موجب تجدید پذیری نهضت ها شود. مثل الگوی لباس است که لباس مندرس را تجدید می کند. مندرس شدن عیب بعدی ها نیست، جاودانگی حُسن نهضت مقدس است.
نامقدسی حاصل از نقص بشری است هم” نقص درکی” او هم” نقص تحریکی “او.
گاه در تشخیص خطا یا گناه می کنیم ،مبالغه می کنیم یا کم تشخیص می دهیم. وگاه در عزیمت و حرکت ،تند روی یا کوتاهی می کنیم وسر جمع کار را نامقدس می کنیم.
نهضت حسینی چون محورش معصوم بود در هیچکدام نقص و عیب نیافت.
- تشخیصش درباره یزید ،بعدها نقض نشد ؛هرچه زمان گذشت روشنتر شد. در واقعه حره، آنچه او در خشت دیده بود آینه شد. یزید میمون باز ، ۷۰هزار آدم را میمون باز کرد !خود با زنده اباقیس بازی کرد واینان را وادار به بازی با مرده اش کرد!(تشییع جنازه اباقیس وعزای عمومی برای او).
حسین از اول زیر بار یزید نرفت این آدمها حالا عقب و عقب تر باید بنشینند. نظرشان بود، میمون بازی اش برای خودش، آبادانی درست کند و شهرها را آباد کند سگ بازی اش برای خودش! حالا می بینند زیر تابوت میمونش را نگیرند باید گردنشان را بدهند!اینها درسهای مهم امروز است.
- حسین در روش هم بی خطا بود نه سازش کرد ونه تروریست شد که بهانه سرکوبش شود. از جنگ طلبی پرهیز داشت مطلقا هم زیر بار ذلت نرفت و بهترین راه را تصویر کرد.ابن ابی الحدید او را سید اهل اباء از ننگ می خواند که دیگر هر ننگ ناپذیری زیر پرچم اوست.
نهضت بی عیب ونقص نه فقط در رهبرش در یاران هم نباید گناه باشد. حسین برای این حسابرسی دو “مُحتسب” دارد یکی در کوفه(مسلم) یکی درکربلا(ابالفضل). در زیارتنامه هردو آنها را چنین می خوانیم(واحتسبت).حساب کشی از خود واز یاران مهم است تا نهضت سربلند باشد از افراط وتفریط ها دور باشد.
اگر مسلم ، عبیدالله را در خانه هانی میزد ، پیروزی ظاهری وسقوط کوفه قطعی بود اما سر رهبر نهضت پایین بود چون “الاسلام قیّد الفتک”:اسلام ترور غافلگیرانه را ممنوع کرده است هرکه خونش هدر است باید اعلام شود(مثل سلمان رشدی) و درباره ابن زیاد نشده بود.
ببین چقدر نیروی انقلابی باید محتسب خود ودوستان انقلابی باشد تا سر رهبر انقلاب پایین نیاید…
- چکیده جلسه دوّم:
هر نهضت وقیامی حتی علیه ظلم و جور ، مقدس نیست. گاه فداکاری و عزت و ذلت ناپذیری هم هست اما چون برای “منافع خود” است نه “مصالح نوع” ، مقدس نیست.
قیام یزید بن مهلب در۱۰۲هجری علیه امویان از این قبیل است.با۴برادرش کشته وخانواده اش اول گروگان وبعدا تعقیب و کشته میشوند، سازش وفرار هم نمی کند، شعر وحماسه هم برایش سروده میشود؛لکن نهضت مقدس نمیشود. پس از او نیز قیامها با شعار “یالثارات الحسین” است!
چون اوخود جزیی از دستگاه اموی بود، پول هنگفتی اختلاس کرد وپس نداد و مطالبه آن توسط خلیفه را بهانه قیام قرار داد و احیاء سنت رسول الله را شعار کرد!
مقدس یعنی مبرای از “عیب” و “نقص” و “واجد کمالات”؛نهضت حسینی این است. فرمود: “لم اخرج اشراً ولا بطراً ولاظالما و لامفسداً قیامم نه از روی شرارت بوده نه زیاده خواهی ،نه ظلم ونه فساد”.
“خداخواه”بود، چون که صد آمد نود هم پیش ماست. خلق، عیال ونان خور خدایند ، خدا زن وبچه دیگری ندارد که بخواهی به آنها بخاطر خدا خدمتی کنی ، همین مردم عیال اویند.
او که از منفعت طلبی های فردی وگروهی وجناحی و… درآمده نهضتش این رکن نهضت مقدس را دارد. به پول خودش ارزش می دهد، جای خود خوردن و فاضلاب کردن، گرسنگان را سیر و نورش می کند. به علم خود ارزش می دهد وجای هوش سیاه، به تعالی مردم کمک می کند. به جان خود ارزش می دهد ، خون خود را در راه خدا تقدیم و امتی را زنده می کند…
او که زیر سم اسبان لگد مال میشود دارد جریمه روح بزرگ خود را می دهد. برای حسین نباید ذلت بار روضه خواند. یک دهه برسینه زدن برای روح بزرگی چون حسین، باید مارابزرگ کند…
(جملات عالی شهید مطهری درباره روح بزرگ را در فایل صوتی بشنوید)
- چکیده جلسه سوّم:
نهضت مقدس” محافظه کار “نیست چون قرار است چیزی از عیب ونقص نداشته باشد.محافظه کاری، یعنی چیزی در وضع مطلوب نباشد، نهضت آنرا دست نزند ودر همان وضع ،حفاظتش کند. این شائبه عیب ونقض می آورد ونهضت را نامقدس می کند.
توجه: ممکن است در “اقدام عملی” همه در اولویت مساوی نباشد ، اما در”بیان موضع”، نهضت نباید سانسور کند .مثلا مشکل اساسی امیرالمومنین، امام مجتبی و سیدالشهدا، طاغوت اموی است و این سرلوحه اقدام است اما این موجب نمیشود انحرافات دیگر بیان نشود.
سیدمظلومان، مشکل اساسی را یزید وامویان می داند و نوک تیز اقدام علیه آنان است لکن در منا ، علماء اسلام را جمع و از “علماء ساکت” و”علماء سوء” نکوهش می کند!نمیگوید دشمن تراشی نکنم بگذار این چهار ریش سفید برایم اقلا ساکت بمانند واقلا یزید نشوند!اگر این ملاحظه کاری را میکرد نهضتش مقدس نبود.
(خواندن ترجمه خطبه گرانقدر منا)… این سخنان مطلع نهضت حسین است چرا جای روضه های بی سند این خوانده نمیشود؟
مذمت علمائی که در مقابل شکستن عهد خداوند درباره ضعیفان و محرومان ساکت اما درمقابل کوچک خللی به خود غیورند، جزء بیانات نهضت حسین است…
امام عزیز ما از حسین آموخت . مساله اول اقدام را آمریکا واسرائیل معرفی کرد اما در بیان مواضع انقلابی ،محافظه کاری نکرد. کنار “آمریکا” ، جبهه”اسلام آمریکائی” هم باز کرد وعلیه آن هم شورید. با آنها جنگ آغاز نکرد اما در موضع گیری هم سانسور نکرد. عجیب تر اینکه اسلام آمریکائی را منحصر به سعودیهای وشاهان منطقه نکرد ودرون کشور هم شعبه برایش باز کرد!اسلام مرفهان بی درد را اسلام آمریکائی خواند.قبل از انقلاب از”آخوند درباری”گفت در حالیکه مساله اول اقدامش، شاه بود. عجیب تر بعد انقلاب تا سال آخر، دست از روحانیت منحرف، متحجر، غیر اصیل ، اشرافی و دنیا زده برنداشت. نگفت دشمن داریم حالا ولش کن!
کسی می تواند ادعا کند تا سال ۶۷روحانیت اصیل وغیر اصیل(ادبیات امام)داشته ایم اما بعدش همه خوب شدند؟!!
حضرت آقا صریحا می فرماید مشکل نداشتن ریش آن طاغوتها بود؟ یعنی” اشرافیت ریش دار”،اشرافیت نیست؟!اشرافیت روحانی وسردار ، اشرافیت مجاز است؟!!
اینها مواضع یک نهضت انقلابی وحسینی است که نباید فراموش شود وباید تکرار شود.
روحانیت اصیل تشیع به برکت نهضت حسین و خطبه منا وفریاد سید مظلومان بر علماء ساکت وسوء شکل گرفت که در طول تاریخ علیه استبداد و استعمار وپناه محرومان بودند. در دفاع مقدس به ازاء هر دو شهید از هرصنف، روحانیت ۵شهید دادند.
طلبه ما امروز این احادیث را نخواند، مبلّغ ما امروز علیه این انحرافات منبر نرود، فردا مجتهد شود علیه آن مفاسد فتوا هم نمی دهد…
یکی از مشهورین مرید امام این ایام به بنده می گفت :روحانیت دشمن دارد شما چرا این حرفها[مثل آنچه که در برنامه تلویزیونی گفته شد]می گویید؟!
گفتم: بگویید این خط وتمایز بین روحانیت اصیل و غیر آن را من باز کردم یا خمینی باز کرد؟گفت:امام باز کرد!گفتم: پس چرا ما آنرا هم بیاوریم ویکی اش کنیم؟آنوقت که امام گفت هم آمریکا بود وجنگ هم داشتیم و…!
(به مخاطبینی که فقط متن گفتارها را ملاحظه می کنند توصیه می کنیم این جلسه صوت کامل را هم گوش کنند نکات ریز ودرشت زیادی از این چکیده جاماند)
- چکیده جلسه چهارم:
هر نهضتی(بلکه هر حرکتی) خاستگاهی در “درک” و” درد” انسان دارد. هرچه ایندو برتر ، نهضت از عیب ونقص مبراتر و مقدس تر!
درد، آژیر بیماری است .از کار بیافتد ، میکربها کارخودشان را می کنند. اما برخی آستانه دردشان بالا می رود ، آژیرشان دیر به صدا درمی آید.
همانطور که مردم یک کلانشهر با آلودگی هوا ،خو می گیرند ؛سرفه نمی کنند اما آرام آرام می میرند؛ یک آدم آمده از کوهستان زود عکس العمل نشان می دهد ،دردش می گیرد درحالیکه سالم تر است.
مردم با شرک هم خو می گیرند این آدمهای توحیدی و نشسته با خدایند که سنسورهایشان فعال و اعلام خطر می کنند. مردم عادی می گویند تو هم خدای خودت را بپرست! اوست که یافته،”قل هو الله احد”جا برای غیر نمی گذارد. توحید، “یکتا”پرستی است نه “یکی “پرستی!…
جامعه عرب جاهلی تا بوده استبداد وخشونت بوده حالا جای قبیله واستبداد شیخ قبیله، ورژن معاویه در سطح امپراطوری بیاید ؛آن فرهنگ دردش نمی آید .مگر کار به حجاج بن یوسف بکشد تا آژیر آنها هم به صدا درآید. اما کسی که خانه زاد پیامبر است مردم وآزادی می فهمد . دیده پدر ۲۵سال با حق مسلم والهی اش ، خانه نشست اما به زور وترور وخفقان بر کسی حکومت نکرد. این سینه و ریه در آن هوای پاک استبداد دردش می آورد …
رشید رضا در جلد۱۱المنار(ص۲۱۴) از یکی از بزرگان آلمان نقل می کند که ما باید مجسمه معاویه را با طلا بسازیم ودر میدان برلین نصب کنیم!
چرا؟
“چون معاویه نظام اسلامی را از اساس مردم سالاری به نظام سلطه وزور تبدیل کرد اگر معاویه نبود اسلام کل عالم را فرا می گرفت وما آلمانی ها وسایر اروپایی ها مسلمان شده بودیم”!
توجه کنید! توضیح این حرف این است: اسلام ما در دوره قرون وسطا واختناق کلیسا بنام دین بود .وقتی اینجا عرب بدوی جلو پیامبر اعتراض میکرد و پیامبر در دایره می نشست که بالا وپایین نداشته باشد آنجا تفتیش عقاید و مال مردم خوری و گردن زدن بنام دین بود!آزادگان اروپا اگر سراغ بقیه جاها میگرفتند وبا مسلک پیامبر وعلی آشنا می شدند، رنسانس زودتر اتفاق افتاده اما رنسانس اسلامی میشد. از کلیسا و مسیحیت منحرف به دین الهی و رحمت پیامبر می آمدند نه به کفر والحاد و خروج از مطلق دین.
چه کسی مانع این ظهور دین حق شد؟
خلفائی که آزادی را از اسلام گرفتند وبه استبداد قبیله گی برگرداندند. مساوات را از آن گرفتند و امتیاز طلبی واشرافیت جایش نهادند و…
این است معنای حدیثی که اندازه حجامتی خون ناحق از کسی درعالم نمی ریزد الا گناهش گردن آن خلفائی است که مانع ظهور دین حق شدند.
اینرا آزادگان عالم ۱۰۰۰سال بعد یافتند حسین همان روز فهمید و فریاد کرد اگر یزید راعی شود فاتحه اسلام خوانده است!…
رهبر نهضت مقدس نه فقط برای مدد گرفتن از خداوند بلکه برای تنظیم عالی درک و درد خود با خدانشستن و جمع صفات اخلاقی بسیاری را می خواهد .تا از سر عجله وتعصب خونها هدر ندهد، با غل وغش های درون اولویتها را گم نکند و…
امام زمان (ع)در زیارت ناحیه قبل از روضه های سیدالشهدا به خوبی وبا زیبائی این اوصاف را فهرست می کند کنتَ ربیع الایتام، عصمه الانام و….
- چکیده جلسه پنجم:
یک نهضت مقدس به تابعین خود شخصیت می دهد.
فرق فعل ما با فعل امام معصوم این است که ما موظفیم بهترین عمل در روز وروزگار خود را بیاوریم اما او موظف است بهترین فعلی که هم جواب روز و روزگارش باشد هم جواب تاریخ بیاورد. او سرپرست حرکت حق در تاریخ هم هست پس نهضت مقدس می آورد. ما نه امام خمینی هم با او اصلا قابل مقایسه نیست .هنر امام خمینی این بود که رشحه و جلوه ای از اورا برای ما زنده کرد.
شخصیت دادن به فرد و به امت ، به دادن امکانات نیست. شخص بعلاوه پول یا مقام، نمیشود شخصیت! کسی که با حکمی مقامی گرفته پس از عزل هیچ شخصیتی ندارد مردم به او نگاه هم نمی کنند اما ملاعلی کنی(مثلا)را می شود شخصیتش را از او گرفت؟ سفیر آمریکا به دولتش می نویسد سر الاغ سوار می شود در هر کوچه ای به تقدسش پا می شوند، اگر لب تر کند مردم شاه را بیرون می اندازند. این یعنی شخصیت.
چگونه امتی مرعوب می شود؟ یا سرافکنده و فاقد شخصیت می شود؟!
- اگر به قوای برابر دشمن ببازد. فرماندهانش فرار کنند. رهبرانش تسلیم شوند دریوزگی کنند…
- یا دشمن پیش دستی کند قبل از خلق حماسه قهرمانان یک ملت را ترور کند، نفله کند. کاری که معاویه بوسیله مثل زیاد بن ابیه کرد. پس از امام مجتبی ، قهرمانان شیعه را ترور میکرد وبرای برخی مجوز قتل می گرفت و…
اینها رعب آفرید. بدین نشان که پسر زیاد وقتی قبل عاشورا وارد کوفه شد نام او وخطبه تهدیدش با آن خاطرات از پدر کافی بود مردم مرعوب شوند.
اشتباه یزید این بود که جای آن نفله کردن وترورها ، اجازه “حماسه “داد. حسن بن علی ماجرا ، کربلا آمد، حجر، حبیب بن مظاهر شد؛ میثم، مسلم بن عوسجه شد و… حماسه حتی اگر مظلوم واقع شود هم به تابعین شخصیت می دهد. کوفه بعد عاشورا دیگر ترسش ریخته. با وجودی که فجایع کربلا روی قبلی ها را سفید کرده اما چون حماسه آفریدند حالا دیگر ترس از ابن زیاد و… ریخته است قیام بعد قیام است…
اگر این احساس شخصیت پیدا شد، ملتی استقلال سیاسی و فرهنگی واقتصادی خود را پیدا می کند. اگر شخصیتش له شد، در موجهای جهانی هضم میشود…
مهمتر از مد جوانان وخودباختگی آنان، مدپذیری وخودباختگی مسئولان یک کشور است اگر بی شخصیت شدند تابع مد جهانی میشوند .موج شرقی بود، سوسیالیت میشوند؛موج غربی بود، لیبرال میشوند. دهکده جهانی وکدخدائی را می پذیرند.
می گویند در زمان طاغوت جامعه ایران مذهبی تر از الان بود!
کمّا و عددی هم این حرف دروغ است ؛اما دروغ تر در شاخص کیفی است. مذهبی بودن آن دوره از غیر مذهبی بودن جوانان این دوره بدتر بود! چون مذهبش فاقد شخصیت بود، له شده بود جلسه روضه می گرفت اماجرأت راه حسین را نداشت…
پس ازفرار رضا شاه واشغال ایران،ولیعهد او بخاطری که رادیو برلین گوش کرده بود ،میخواستند نگذارند به تخت جلوس کند!تا آمد و سرسپردگی داد به انگلیس!
حالا ابر قدرت دنیا نخست وزیر یک کشور محترم وپیشرفته را حامل پیام می کند ، رهبر اصلا اجازه طرح پیام نمی دهد و می گوید ترامپ لایق هیچ پیام دادن وگرفتنی نیست!
این شخصیت می دهد به ملت. اینرا این سید از کجا آورد؟
از حسین بن علی!از حماسه مظلوم!او بود که نامه ابن زیاد را-وقتی از تهدید وتحریم بیشتر نوشته بود- دور انداخت ولایق جواب ندید…
فریب زلف و فیکل جوانان رانخورند، فطرت آنان قابل دسترسی دشمن نیست یک جلوه از عاشورا همه آنها را به خط می کند. اینرا شما در ماجرای حججی با چشم دیدید!آیا نحوه قتل حججی، جوانان مارا از داعش ترساند؟!
برعکس ، شهادت او کاملا ترس همه را ریخت!اگر حججی ترسیده بود، التماسی کرده بود، شخصیت همه ما له شده بود ما سرافکنده و تسلیم بودیم اما دیدید شمر ماجرا ترسیده بود. کارگردان عالم یک ثانیه از کربلا رانشان داد عصرو خیمه وآتش و دود وشمر ودشنه و…و حماسه وذلت ناپذیری و حسین!
این مارا نگه میدارد نه موشک نقطه زن!
آن هم لازم است اما دشمن بهترش را دارد. دشمن ، نهضت مقدس ندارد حسین ندارد. جابجا نشود . حججی در این مجالس ساخته میشود…
قبل از فلان سردار وبهمان فرمانده، حسین فهمیده به ما شخصیت داد. امام او -نه بهشتی ومطهری-را رهبر خود خواند؛این شخصیت به ملت داد…
اگر کار عبدالله بن حسن در گودال را عباس بن علی برای حسین میکرد، ما اینقدر سرمان بالا نبود که الان هست!
ار عباس بود ونمیکرد تا همیشه شخصیتمان له بودواگر میکرد وظیفه پهلوانی اش را انجام داده بود؛اما یک نوجوان ۱۱ساله با دست خود جلوی شمشیر ایستاد حتی چوب برنداشت. دستش با ضربه قطع شد نگفت آخ!گفت بخدا از عمویم جدا نمیشوم…!
چه شخصیتی به ما داده این نوجوان…
- چکیده جلسه ششم:
نهضت مقدس خلوص و اصالتهای خود را با دوام بیشتر معامله نمی کند. بیش از پیروزی ظاهری وغلبه به خلوص وایستادگی بر اصالتهایش پافشاری می کند. اینجور شورانگیز می ماند وقابل تأسی؛بعدی ها پیروزی هم می آورند. والا ماهم میتوانیم با قاطی کردن زهرماری ها بیشتر بمانیم و…
توجه:این نه یعنی ندیدن مصلحت های واقعی و افراطی گری.
اشعث و زیاد بن ابی هم کارگزار علی(ع)در دوره ای بودند. کارگزار تراز دولت مقدس نبودند اما برای مصالحی بودند لکن تا بودند فسادی نداشتند.
شریح و ابوموسی هم تراز دولت مقدس علی (ع)نبودند. پذیرششان بخاطر لابی کانون قدرت وثروت نبود. علی “سفارش پذیر” نیست اما” مشورت پذیر “است؛ “شاورهم فی الامر “اول پیامبر وعلی را می گیرد بعد ما. این “الامر”هم یعنی حکومت؛ همان که”اولی الامر”دارد!یعنی بااینکه خودت اولی الامری اما شاورهم فی الامر!لذا شریح را بخاطر مردم و ابوموسی را بخاطر خیر خواهی مالک نگه داشت.باز فاسد نبودند فقط تراز نبودند.از قضا این یعنی خلوص و اصالت که ولی معصوم، مشورت و نظر مردم را لحاظ کند ، آنها را کت بسته نبرد، باشعور وآگاهی وانتخاب راهبری شان کند ،حتی اگر مسیر طولانی تر و هزینه ها بیشتر شود. اشکال ندارد منتظر می ماند تا حکمیت ؛تا مالک ومردم بفهمند چرا با ابوموسی مخالف بود!؟
نهضت مقدس هم اینجور است وقتی فرمود از سر شرارت و زیاده خواهی وظلم وفساد نهضت نکرده ام؛باخود هم این قماش را نمیبرد.” کثیر”در سپاه عمرسعد چاقو کش فرزی بود برای ترور هم سمت امام آمد که ابوصمامه اجازه نداد؛اما امام چاقو کش با خود ندارد پهلوان فقیه او در کوفه میتوانست ابن زیاد را غافلگیر بزند اما نزد چون اسلام ترور و غافل کشتن را منع کرده است
با کانونهای ثروت وقدرت ائتلاف نکرد ،بعد تصفیه کند. بعضی مثل ابن زبیر و ابن عمرها را اصلا دعوت هم نکرد تا نهضت خالص بماند…
حتی فرمود هرکه بدهکار است برود.مالک بن نضر بخاطر بدهی رفت.
همه را اختیارا برد. بعد شهادت مسلم راستش را به همراهان گفت که شیعیانمان مارا رها کردند هرکه می خواهد برود و تعدادی رفتند.
حتی در بین اختیاری آمده ها ،او که آنروزها مشکلی برایش پیش آمده بود را خود ورود میکرد که در رودرباستی نباشد وبرود.محمد بشیر حضرمی اینجور بود. همان روزها خبر اسارت پسرش رسیده بود که قابل معامله هم بود که پولی خرج کند وآزادش کند. حضرت گفت برو دنبال آزادی پسرت!او خود نرفت. باز امام ۵لباس قیمتی آورد تا او به پسر دیگر دهد برای خرج آزادی آن پسر. به فکر بچه مردم هست وریزه کاری ها را می بیند تا مقدس بماند.
حتی غلامان را آزاد کرد تا بروند!
غلام در آن عرف-که ارتجاع به جاهلیت بود-مثل شیئ بود. حیوان تلقی می شد. سپر جان مولا وقت خطر بود. اما امام فرمود شما در راحتی باما بوده اید الان وقت تنگی وبلاست بروید. نهضت مقدس برای همه زمانهاست. باید پس از الغاء برده داری هم برگ برنده هنوز او باشد…
جو٘ن خودش فهمید ونرفت.به دریائی درافتادم که پایانش نمی بینم/من آزادی نمی خواهم که با یوسف به زندانم…
(گوش دادن فایل صوتی این جلسه به انقلابی ترها و جنبش عدالتخواهی توصیه میشود)
- چکیده جلسه هفتم:
ویژگی دیگر نهضت مقدس -به تعبیر شهید مطهری-این است که تک باشد.”یعنی مانند برقی باشد در ظلمات وندائی باشد در سکوت مطلق”.
هرچه سیاهی بیشتر نهضت مقدس تر. هرچه سکوت وخفقان بیشتر ،نهضت مقدس تر.چون تا جائی عده بیشتری هستند که حرفی بزنن نهی ای بکنند. در زمان خلیفه اول ودوم بیشتر بود. می گفتند پا کج گذاشتی با شمشیر راستت می کنیم.
در عهد خلیفه سوم ، انتقاد هزینه دار شد (ابوذر تبعید شد، معترضان به اشرافیت مسجد وکاخش زندان شدند).
اما استبداد به جائی رسید که دیگر صدای کسی در نیامد. بیت عبید با مردم گرفتند!وقتی مردم مدینه عبید شدند تکلیف عراق وایران معلوم است!
کمیته ترور داشتند هر مخالف احتمالی را سربه نیست کنند!ولایتعهدی یزید از ۵۲ تا۶۰ کار برد ؛تا بتوانند چنین جرثومه ای را قالب کنند. حُجرها ومیثم ها هریک به بهانه ای و طرزی سر به نیست شدند …
در این خفقان مطلق آن مرد الهی درخشید. اگر کمتر از این می گفت حسین نبود:ان الدعی یابن الدعی قد رکزنی بین اثنتین، بین السله والذله وهیهات منا الذله!
این سطح مواجهه، برق از چشمها گرفت.
این”نه”بزرگ او را -به تعبیر ابن ابی الحدید-سید اهل اباء کرد. دیگر همه اهل اباء از ننگ به او تٲسی می کنند.
مقتل علی اکبر، تکرار لیله المبیت است با این فرق که شمشیر ها پایین آمد فقطعوه بالسیوف ارباًارباً… [روضه ای از علی اکبر که شاید نشنیده باشید. السلام علی علی بن الحسین…التماس دعا]