بایگانی ماهیانه: خرداد 1401

صوت/ رعایت توازن نهضت و نظام در مطالبه‌گری

صوت سخنان ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان با تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب، با عنوان «رعایت توازن نهضت و نظام در مطالبه‌گری» منتشر می‌شود.

  • فهم دقیق دوگانه نهضت_نظام
  • رابطه روح_بدن؛ اتحاد، نه تعاند، نه وحدت!
  • مسجد، هیات، گروه جهادی و… پیکره ای سبک برای ابعاد نهضت
  • “نظریه نظام انقلابی” یعنی صور متبدله و متکامله برای نهضت
  • چالش اصلی در دو اردوگاه جمهوری اسلامی
  • دو افراط در کنشگری:
  1. احضار روح بلا بدن!(اپوزیسیون)
  2. یکی گرفتن بدن بجای روح(محافظه کاران)

دریافت «رعایت توازن نهضت و نظام در مطالبه‌گری» | “دریافت از پیوند کمکی

آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی‌ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می‌شود؟

حجت الاسلام و المسلمین قنبریان:

  • آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است
  • به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد
  • چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه، حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان در جمع روحانیون تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب کشور، با تبیین دوگانه نهضت و نظام اسلامی، نسبت این دو بایکدیگر را مورد بحث قرار داد. وی سپس به نسبت آرمان ها با جمهوری اسلامی پرداخت و در ادامه به اختلاف نظر در مورد «آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی» به عنوان اصلی ترین چالش نظری و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و اختلاف رای بر سر توسعه اقتصادی و غیره را فرع این مسئله معرفی کرد.

یکی از مباحثات اصلی و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی این مباحثه است، نه بر سر توسعه اقتصادی و غیره، بلکه یک درجه عقب تر است. آیا انقلاب اسلامی یک آن بود و تمام شد و ما الان با جمهوری اسلامی هستیم که باید آن را حفظ کنیم که برخی زمان ها به آدمهای جمهوری اسلامی(یعنی همین آدم هایی که هستند) تنزل پیدا می کند یا نه، انقلاب اسلامی استمرار دارد؟

مردم به شدت به دنبال توازن آرمان‌ها هستند، که آزادی کنار استقلال باشد و جمهوریت و عدالت و پیشرفت در کنار یکدیگر باشند. آدم‌های سیاسی ما در هر انتخاباتی مردم را مخیر به یکی از اینها کرده اند. مردم ایران کماکان فریاد می زنند که ما این آرمان ها را با یکدیگر می خواهیم.

مشروح خبر:
آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟

اگر دوستان اصولگرا جزئی از پازل دشمن مان نمی کنند و به مارک تضعیف دولت و مجلس انقلابی تکفیر نمی کنند، فقط یک سئوال دارم:

 جناب آقایان رئیسی و قالیباف!

ابلاغ سیاستهای اصل۴۴، هشت سال طول کشید! بند مربوط به خصوصی سازی با تردد و سؤال بیشتر همراه بود. بند ب مربوط به تعاونی فراگیر برای ۳دهک پایین و بیکاران، همان اول(سال۸۵) از سوی رهبری ابلاغ شد!

همانجا و هم در سیاستهای کلی برنامه پنجم قرار شد برنامه ریزی شود تا ۲۵٪ اقتصاد کشور تا پایان برنامه برای آن دهک ها شود!

الان بند خصوصی سازی، سالم یا فاسد  انجام شده، اما بند ب با گذشت بیش از ۱۵ سال هیچ پیشرفتی نداشته است! احیایش شعار هیچ کاندید انقلابی در مجلسها و دولتها هم نبوده است!

این تبعیض در اجرای بندهای یک سیاست ابلاغی چه منطقی دارد؟!

احیانا اقلا یک همایشی در این تراز برای علل این کاستی آشکار در بند ب و کاریکاتوری کردن سیاستهای اصل ۴۴ را لازم نمی دانید؟!

نفی اقتصاد مردمی(۲۵٪ برای دهک های پایین با تعاونی های فراگیر) و اثبات اقتصاد خصوصی (واگذاری ها به اشخاص و خصولتی ها) به چه حدی که برسد میشود گفت: انقلابی هایمان هم نئولیبرالی عمل می کنند؟!!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۲/۳۱

حق و تکلیفِ تبیین!

تبیین، حق هم هست!

اگر سهم عمده تبیین، “بازکردن گره ذهنی و اقناع قلبی جامعه[۱]” است؛ پس غیر از تکلیف(واجب فوری)، حق همگانی هم هست.

مردمی که درباره عملکرد یا رویکردی از نظام شان دچار گره ذهنی و ابهام اند، حق دارند توضیح و تبیین بگیرند.

تبیین و مطالبه!

وقتی تبیین، حق هم بود؛ مطالبه[ی توضیح] و شفافیت و… روی دیگر تبیین اند!

رهبرانقلاب هم انتقاد را فرصتِ تبیین دانستند[۲]

اصلاً همیشه حق و تکلیف دو روی سکه اند اگر برکسی تبیین واجب است، توضیح گرفتن هم حق کسی دیگر است.

نمیشود آن حق را دست چندم و غیر اولویت کرد و همزمان ملتزم به واجب فوری و قطعی تبیین بود!

اولویت ادای حقِ تبیین!

اگر رفع ابهام و گره ذهنی حق مردم هم هست، مسئولان نظام و بدنه اجتماعی مطلع، بخصوص رسانه های حامی، به ادای این حق و انجام فریضه تبیین اولویت دارند!

رهبر انقلاب هم رسانه ها را درجه اول تبیین قرار دادند (۱۴۰۰/۱۱/۱۹)

دعوا سر “قرمه با غین یا قاف؟”، تبیین نیست!

تبیین واقعاً رفع ابهامها و گره هایی است که توضیح نیافتنش آنها را چراگاه دشمن می کند تا بجای تبیین، آرمانهای انقلاب و ارکان نظام و دستاوردها را تحریف کند و…

عرض عریض میدان تبیین عرصه های مختلف اقتصادی، حکمرانی و… است.

اگر بجای رفع ابهام های واقعی، صرفا از تبیین و ضرورت آن و حواشی آن سخن گفته شود انگار بجای پختن قرمه سبزی با گوشت و سبزی، دعوای قرمه با غین است یا قاف، راه انداخته ایم؛ هرچه بشود قرمه سبزی نمیشود!

بسیاری از تبیینی ها گرفتار این تله نیستند؟!

وضعیت معیوب تبیین!

وضع معیوب این است که رسانه ها و مسئولین:

  1. اصلا حق تبیین و تعیین موارد ابهام را برای مردم به رسمیت نشناسند! همه ابهامها را پیش پا افتاده و نگاهشان عاقل اندر سفیه شود!
  2. تازه بجای همان تبیین پیش ساخته و آماده(اقلا آمار دستاوردها و مقایسه ها و…) فقط “تبیین! تبیین!” کنند! “واجب!”، “فوری!” بکنند؛ اما عملا و واقعا هم هیچ ابهامی را رفع نکند!

این رویکرد شکاف اجتماعی را می افزاید! اکثریت جامعه را دارای ابهام هایی می بیند که “تبیین!”،”تبیین!” ها هم برای مردم رفع ابهام نمی کند! ناگزیر سؤال ها و ابهام ها، مخرج مشترک با دشمن تلقی میشود تا خود را راحت کنند!

وضعیت مطلوب تبیین!

وضعیت مطلوب این است که حق و تکلیف تبیین به شکل مشاع و طرفینی بالای سر همه ایرانیان دور بزند!

هرکه ابهامی دارد، حق توضیح شنیدن و تبیین پذیری دارد و مسئول یا مطلع مربوطه به تکلیف تبیین درباره او عمل کند.

این گونه در مدت زمانی بدنه فعال جامعه همه تبیین گر و در عین حال پرسشگر میشوند.

این تعاطی اجتماعی جایی برای جلوان موثر دشمن نمی گذارد.

مخرج مشترک همه: حفظ و تعالی ایران می شود.

 مخرج مشترک با دشمن و تحریف و ایران ستیزی او به صفر میل می کند!

پسا تبیین!

از رفع ابهامهای متکثر باید به حرف اساسی و نوی جمهوری اسلامی رسید و دلها را به آن قانع کرد:

“**مردم و ارزشهای الهی**؛ این دوتا باهم توأم بشوند و حرکتها و جوامع را شکل بدهند، این را بایستی تبیین کرد” (۱۳۹۰/۱۰/۷)

حالا اگر “فرصت سازی انتقاد برای تبیین” و “حق بودن تبیین برای مردم” در مواردی از ابهامات، جواب نداشت، یعنی اشکال وارد بود، چه؟!

زمین و آسمان برای توجیه بافته شود یا مسئول برگردد عیب را رفع کند؟!

رهبرانقلاب تبیین های دهه۶۰ خود را اینگونه توصیف می کند:

“یک جاهایی هم بود که اشکال پاسخ نداشت، ما می فهمیدیم که بایستی بریم یک کاری بکنیم” (۱۴۰۱/۲/۶)

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۲/۳۱

[۱] رهبر انقلاب: “تبیین اساس کار ماست. ما با ذهنها مواجهه ایم با دلها مواجه ایم. باید دلها قانع شوند. اگر دلها قانع  نشد، بدنها راه نمی افتد”(۹۵/۴/۱۲)

[۲] رهبر انقلاب: “اگر چنانچه یک انتقادی به کسی بشود، این فرصت است برای او که بتواند ذهن ها را روشن کند، تبیین کند، حقیقت را بیان کند، خیلی چیز خوبی است”(۸۸/۳/۲۹)

سخنرانی/ مهارت امیدبانی در آیات قرآن

سخنرانی با عنوان «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱ می‌باشد. این سخنرانی ارزشمند توسط این تارنما منتشر می‌شود.

جلسه نخست «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه دوّم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه سوّم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه چهارم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه پنجم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه ششم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه هفتم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه هشتم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه نهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه دهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه یازدهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه دوازدهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه سیزدهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه چهاردهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی


کودکان امام شناس‌اند!

 

شیخ صدوق در علل الشرایع (ج۲ص۵۸۴) روایت عجیبی از حالت عرفانی نوزادان قبل از تکلم آورده که باورش برای ظاهر بینان سخت است:

مفضّل بن عمر گفت: از امام صادق(ع) پرسیدم: اینکه کودک بدون عامل تعجبی، خندیده و بدون هیچ دردی، می‌گرید سببش چیست؟ آن‌حضرت فرمود: «اى مفضّل! هیچ طفلى نیست مگر آنکه امام خود را دیده و با او مناجات می‌نماید، پس گریه‌اش به خاطر غایب شدن امام از او است و خنده‌اش زمانى است که امام به او رو می‌کند. و وقتى زبان طفل باز شد این باب بر رویش بسته شده و دیگر امام را ندیده و در دلش نسبت به آنچه قبلاً برایش اتّفاق افتاده فراموشى پیدا می‌شود.»

  • اینکه کودکان در دوره پاکی و عصمت خود از صمیم جان امام زمان خویش را بشناسند و عهد “دوره زبان بستگی خود” را تداعی و پاک ترین احساسها را نثار کنند، چیز عجیبی نیست! پیش ما بزرگترها، عوض می شوند!
  • عجیب غفلت ما از این عناصر تربیت است که به برکت خون شهدا در زندگی مان جاری است! قبول کنید مذهبی ترها هم از امام شناسی کودکان دهه نودی غافلگیر شدند!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۲/۲۸

افراط و تفریط حکمرانی درباره زمین!

بررسی مستند دراکوخار، توسط حجت الاسلام محسن قنبریان مورخه ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در دانشگاه امام صادق(ع) انجام شد. صوت این نشست منتشر می‌شود.

صوت نشست «افراط و تفریط حکمرانی درباره زمین!» | “دریافت از پیوند کمکی

  • انفال به حسب فتوای مشهور و امام خمینی در زمان غیبت برای استفاده عموم مردم است.(ر.ک: تحریر الوسیله ج۱ص۳۶۹)
  • اصل ۴۵ قانون اساسی هم تعبیر “در اختیار حکومت اسلامی” دارد نه در مالکیت آن. پس حکومت در اینباره تنظیم‌گر است و تولیت دارد.
  • زمین های موات در برنامه‌ریزی‌ای میشود به عموم مردم (نه سرمایه داران[۱]) داده (به شکل ایجاد تعاونی یا فردی) و مشکل گرانی زمین مسکن حل شود!

اینجا دولت احتکار زمین می کند! و مشمول فراز “احتکاراً للمنافع” نامه ۵۳ نهج البلاغه است.

در جنگل ها و مراتع و سواحل که برای حفظ محیط زیست و آینده نسلی لازم است باید در اختیار حکومت اسلامی بماند.

اینجا برعکس با پدیده جنگل خواری و … مواجهه ایم (متاسفانه در دوره حکومت اسلامی یک سوم جنگلهای شمال ویلا می‌شود!)

این دو را باید جابجا کرد!

[۱] برنامه دولت سیزدهم در اینباره را اینجا ببینید.

آدام اسمیت هم اصلاح بانک را مقدم می داند!

آدام اسمیت که مبدع “دست نامرئی” برای تعادل بازار بود هم نسبت بر لیبرالیسم و آزادی عملِ بازار هشدار داشت:

– “اگر اجازه دهید بانک‌ها بسیار بیشتر از ۵٪ بهره بگیرند، لاجرم به “قماربازان اقتصادی” وام می دهند که تشدید کننده فرآیند ایجاد و ترکیدن حباب های مالی است”.

بنظرتان نظارت و مداخله دولت این روزها در فروشگاه ها و انبارهای توزیع اگر سالهای گذشته در بانکها، خلق پول درونی آنها و نحوه تخصیص اعتبارات شان انجام می شد، وضع بهتر از این نبود؟!

هدایت نقدینگی به سمت تولید، بجای بازارهای دلالی و بورس بازی (قماربازی اقتصادی به تعبیر اسمیت) و بالتبع جلوگیری از بحران های مالی موجود، مقدم بر کالابرگی کردن مصرف نیست؟!

کاش اقلا به آن مهم هم زودتر بپردازند!

در اینباره بخوانید:

دست نامرئی وجود ندارد

ناگفته های دکتر داودی از دولت نهم و طرح تحول اقتصادی (هدفمندی یارانه ها)

محسن قنبریان

مراقبت از ظرفیت کودکان برای حال خوب جامعه!

سلام فرمانده بازتولید گروه آباده در دهه۶۰!

سیدعلی سابقاً دهه پنجاهیا را فراخوانده بود!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۲/۲۶

  • دهه ۶۰ در اوج دفاع مقدس، در کنار تصنیف های حماسی ای از مثل آقای گلریز و قالب گیری مضامین دفاع مقدس در سبکی از نوحه خوانی توسط حاج صادق آهنگران، گروه سرود آباده پاسخ به یک نیاز در رفع تبعات روحی-روانی جنگ شد.
  • آیت الله خامنه ای از کنار آن پدیده عادی نگذشت! بار اول که آنرا در برنامه کودک دید، گفت: “دلم می خواهد اینها را ببینم”!
    وقتی برای اعزام سپاهیان محمد(ص) در سفر شیراز بودند، آن گروه را از نزدیک دیدند اما به اجرایشان در مراسم اکتفا نکرده و گفتند: “اینگونه فایده ندارد اینها را به دفتر اقامت من بیاورید”! به آن هم بسنده نشد و آنها به دفتر ریاست جمهوری در تهران هم دعوت شدند( ویدئو) و زمینه اجرای اولین سرود با اُرگ در جماران در حضور امام خمینی در عید مبعث را ایشان برای آن گروه فراهم کرد.
  • توجه ویژه ایشان به این پدیده (که: ظرفیت کودکان برای حال خوب جامعه می نامم) وقتی معنادار می شود که ایشان در مضمون سرود جدید آنها تصرف کردند و گفتند: “شعر و آهنگش خوب است اما حزنش زیاد است خانواده شهدا خودشان به اندازه کافی غم و غصه دارند شما باید کاری کنید که برای اینها تسلی خاطر باشد. جنبه های حماسی این سرود کم است”!
    گروه سرودی که معجزه انقلاب بود
    این سطح از ورود به پدیده خود جوشِ فرهنگی از یک شهرستان، کاشف از یک راهبرد فرهنگی در حکمرانی فرهنگی برای تلطیف فضای آن روز جامعه؛ تسلی بخشی و امید آفرینی در اوج تبعات طبیعی جنگ بود.
  • اگر اثر بخشی این ظرفیت را تئوریزه کنیم؛ می توان گفت: چون نسل نو بطور طبیعی، نتایج نسل قدیم است؛ وقتی آنها را آئینه آرمانها، امیدها، آرزوها و اهدافی ببینیم که دنبال کرده ایم، اثر تسلی بخشی، تحمل پذیری، امید آفرینی برایمان دارد.
  • چنانچه برعکس، اگر نسل جدید را تمثالی از شورش و سرکشی علیه هنجارهای پذیرفته پدران و مادران جامعه دیدند، ناامیدی و گله مندی شکل می گیرد.
    – والدین آمریکایی بر همین اساس نگران هنجارهای موسیقی و حواشی خواننده نوجوان جاستین بیبر شدند و بیش از ۲۷۰ هزار امضاء برای اخراج او جمع کردند.

    – داوران عصر جدید هم به نمایندگی از حضار همین نکته را درباره گروه سرود رسا به زبان آوردند؛ بی خیال فرم و مسائل فنی، شیفته انرژی مثبت آن شدند.

    اگر همین مضمون را حرفه ای تر و هنری تر یک استاد موسیقی اجرا می کرد چنین انرژی مثبتی نمی داشت!

  • شاید یکی از علل اقبال عمومی به سرود سلام فرمانده همین نکته روانی-اجتماعی باشد. واقعا ما خود را در آئینه فرزندانمان جستجو می کنیم. اگر اهداف، آرمانها و آرزوهای مشترک خود -که حتی با هزینه ها یا طولانی شدن بازه زمانی تحققش، خسته مان هم کرده- را به زبان هنر و ادبیات نو از فرزندان بشنویم، تسلی دهنده و انرژی بخش می شود!
  • این نظریه ریشه قرآنی هم دارد! قرآن به دهان پدران و مادران مومن می گذارد که فرزندان و نتایج خود را هبه الهی دانسته و از خداوند قره عین شدن آنها را بخواهند.(۷۴فرقان)
    – انتخاب کلمه “قره العین” حاوی بار مفهومی خاصی است که حال نسل قدیم را خوب می کند.
    – به حسب لغت این کلمه یا جایی استعمال میشود که حرارت چشم در اثر درد، خنک شود! یا موجب “قرار” و آرامش چشم نگران و پریشان شود!(ر.ک:تفسیرالمیزان ذیل آیه)
    وقتی در نسل نو، بازتولید اهداف و آرزوها و هنجارهای نسل قدیم دیده شود، برای نسل قدیم تسلی بخشی و آرامش و نشاط می آفریند.

چند مراقبت این ظرفیت:

  1. مضمون اصلی، باور و آرمان و هنجار درصد بالاتری از جامعه باشد؛ تا مردم بیشتری خود را در آیینه آن ببینند! مضامین انتظار، عاشورا، وطن دوستی، آرمانهای انقلاب۵۷ (آزادی، عدالت، جمهوریت، پیشرفت، استقلال) و… چنین اند.
  2. گریزهای احتمالی از مسائل جاری و سیاسی به مضمون اصلی، بیّن و معقول و دارای مقبولیت نسبی باشد، نه شاذ و نادر و بحث انگیز؛ یا تطبیق های محافظه کارانه و ایستا!
  3. ورود حکمرانی به سرایت دادن و شیوع آن، فرهنگی باشد نه سیاسی و حاکمیتی و از بالا به پایین! تسهیل در عرضه برای تقاضای طبیعی جامعه را موجب شود نه بشکل پروپاگاندا یا تسری دادن های هژمونیک.
  4. در سرایت و تسرّی به اکناف جامعه، آلوده کانونهای ثروت و جناح های قدرت نشود! برندینگی برای اغراض دیگر نشود؛ تا کالایی سیاسی و جناحی را قالب کند و مصرف تبلیغاتی و پوششی شود!
  5. استفاده ابزاری کودکان برای دنیای بزرگسالان نباشد به گونه ای که به هنجارها و سطح دید و تلقی کودکان آسیب بزند! در همین سالها دیده ایم ترانه هایی با مضامین و حتی ملودی های دنیای بزرگسالان که در برخی برنامه های کودک از زبان بچه ها بازتولید میشود.(مثل برخی مضامین عاشقانه)

جناب آقای اژه ای در ماه‌های اخیر تصویر عادلانه تری از قوه قضاییه در کلماتشان داشتند:

  • صدور احکام جلب و… به تشخیص قاضی باشد نه ضابط قضایی!
  • عدالت و آرامش برای متهم در بازجویی ها و بازداشتها لحاظ شود!
  • دلهره نساختن برای خانواده متهم هنگام جلب!
  • عدم استفاده بی جا از دستبند و پابند در حین جلب متهم !
  • و…

برای حذر از کار نمایشی و تحقق واقعی این دستورات، لازم است در مثل این روزها -که احیانا با معترضین گرانی برخورد میشود- رئیس محترم قوه نظارت بیشتری داشته باشد.

فرق بین رئیس قوه با یک منبری درباره عدالت قضایی دقیقا همین است که وقتی مظان هشدارهایش هست، نظارت جدی تر و بیشتری داشته باشد و موارد سئوال برانگیز را پیگیری و به مردم گزارش کند.

مطالب مرتبط:

محسن قنبریان